عرض حشره کامل با بالهای باز در ماده هاحدود ۴۵ – ۵۸ میلیمتر و در نرها ۴۰ – ۵۰ میلیمتراست. طول بدن حشره بین ۱۸ – ۲۸ میلیمتر میباشد.بالها سفید رنگ که بر روی آن لکه های تیره فولادی دیده می شود. سینه سفید و شکم تیره رنگ است و در ماده ها به یک تخمریز محکم و ثابل انعطاف منتهی میشود. حشره ماده این آفت دارای شاخک های تماماً نخی شکل بوده و از نرها متمایز میشود.شاخک در نرها در نیمه اول پروش که برای دریافت فرومون حشرات ماده طراحی شده و در نیمه دوم نخی است.
تخم های تازه حشره به رنگ سفید متمایل به زرد است که بتدریج ارغوانی کم رنگ شده و در مراحل آخر رشد خاکستری رنگ میشود.لاروهای آفت در مرحله آخر تکامل طولی حدود ۵۵ -۶۰ میلیمتر دارند. سر لارو و پلاک پشت سینه اول بخوبی رشد کرده و رنگ آن سیاه است . سینه و شکم لارو به رنگ زرد و روی آن تعداد زیادی نقاط سیاه رنگ دیده میشود. و جود این خالها آفت را از سایر چوبخوارها متمایز میکند. لاروهای اولیه به رنگ گلی بوده و فاقد خال هستند. شفیره قهوه ای روشن بوده و پس از خروج حشره کامل آن را در اول سوراخ لاروی میتوان دید.
درختان گردو مطلوبترین میزبان برای این آفت می باشند و گاهی صدها لارو روی یک درخت تنومند گردو زندگی می کنند. خوشبختانه گردو و خسارت این آفت را تا حدودی تحمل می کند. اگرچه منبع آلودگی بسیار نامناسبی برای سایر درختان میوه به خصوص درختان سیب می باشد. به همین دلیل کنترل دقیق این آفت روی درختان گردو توصیه می شود.آفتی است بسیار پلی فاژ و از ۷۴ گونه گیاهی تغذیه می کند . این گونه آفت به عده زیادی از درختان میوه و درختان غیر مثمر حمله می کند. درختان سیب، گلابی، به، آلو، گیلاس، گردو، زیتون، انار، انگور، مرکبات و نارون از مناسبترین میزبانهای این آفت می باشند. در ضمن خسارت آن روی افرا، بیدمشک، بید، نارون و بلوط نیز گزارش شده است .
این آفت زمستان را به صورت لارو در داخل تنه و شاخه های اصلی درختان زندگی سپری می کند. وجود آنها در این قسمت به وسیله توده های قهوه ای از فضولات و خاک اره که از سوراخ روی تنه و سرشاخه بیرون زده اند مشخص می شوند. گاهی از این سوراخ شیره گیاهی نیز خارج می شوند.در بهار لاروهای زمستانه به دو دسته تقسیم می شوند: آنهایی که در سن آخر لاروی هستند پس از تکمیل تغذیه در داخل دالانی که در تنه درختان ایجاد کرده اند و نزدیک به سوراخ خروجی است تبدیل به شفیره می شوند. در واقع لارو کامل قبل از شفیره شدن سوراخ خروجی را تعبیه می کند. گاهی قسمتی از بدن شفیره از سوراخ خروجی بیرون است. گروه دوم آنهایی هستند که اندازه کوچکتر داشته و هنوز تغذیه آنها کامل نشده است لذا یکسال دیگر در داخل تنه و سرشاخه ها به خسارت خود ادامه می دهند و در بهار سال بعد شفیره می شوند. اینها لاروهایی هستند که در آخر زمستان یا پاییز سال قبل از تخم خارج شده و فرصت کافی برای تکمیل دوره لاروی نیافته اند. ظهور حشرات کامل تدریجی است و از اوایل خرداد تا اواسط شهریور ماه ادامه دارد. حشرات ماده معمولاً دارای شکم بزرگ و سنگینی هستند و اغلب قادر به پرواز نیستند به همین جهت به سادگی به وسیله پرندگان شکار می شوند ولی حشرات نر سبک و دارای شاخک پروش می باشند و اغلب شبها در اطراف چراغ جمع می شوند.
هر حشره ماده قادر است ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ عدد تخم به طور دسته جمعی بگذارد. تخمها پس از حدود ۷-۲۳ روز باز می شوند و لاروها پس از خروج متوجه سرشاخه ها و قسمتهای چوبی نشده درخت می شوند و از محل اتصال دمبرگ وارد شاخه ها می شوند. در این مرحله لاروها چندین بار ممکن است در سطح شاخه ها ظاهر شوند و جای خود را عوض کنند. سرشاخه هایی که مورد حمله اولیه لاروها قرار می گیرند اغلب خشک می شوند و برگهای خشکیده روی آنها تا زمستان باقی می مانند. به تدریج که رشد می کنند محل خود را عوض کرده متوجه قسمتهای کلفت تر و چوبی تنه می شوند و بدین ترتیب حتی تنه های به قطر ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر را هم آلوده می کنند. این حشره هر یک یا دو سال یک نسل ایجاد می کند.
لاروهای حشره چوبخوار بوده و در تنه و شاخه های درختان میزبان ایجاد دالان های طولی در عمق چوب نموده و باعث ضعف شدید درختان می شوند. خسارت اولیه از رگبرگها – دمبرگها وشاخه های کوچک شروع شده و بتدریج به شاخه های بزرگتر منتقل میشود.
خسارت این آفت در بعضی مناطق بسیار شدید می باشد. خسارت آفت در نیشابور بویژه برروی گردو بسیار شدید می باشد. آفت در نهایت باعث خشکی سرشاخه ها و حتی در صورت حمله به تنه اصلی درخت مخصوصاً در سیب باعث خشکی و مرگ درخت میشود.
خسارت آفت بیشتر در باغ هایی که اصول داشت در آنها بخوبی اجرا نمی گردد ملاحظه میشود و در باغاتی که از نظر آبیاری و تغذیه و انجام عملیات هرس بطور صحیح مراقبت میشوند بسیار کمتر دیده میشود. یکی از موارد مشکل ساز در این زمینه بروز خشکسالی است که باعث عدم آبیاری صحیح و به موقع درختان میشود.
حمله آفت بر روی درختان سیب باعث استقرار سایر حشرات چوبخوار و مخصوصاً اسکولیت درختان میوه ( Ruguloscolytus medietrraneus ) میشود. زیان دیگری که بدنبال حمله آفت متوجه درختان سیب میشود جلب پروانه های Synanthedon sp. برای تخمریزی روی این درختان است و دهانه دالان های لاروی آفت محل بسیار خوبی برای تخمریزی پروانه زنبورنما می باشد.
آبیاری بموقع و عدم تنش آبی در گیاه
عدم وجود کمبود در گیاه و تقویت گیاه
هرس شاخه ها با آلودگی زیاد و آتش زدن آنها برای نابودی لارو های درون چوب و عدم نگهداری نمودن آنها در کنار باغ بعنوان قیم و ….
پوشاندن دالان های فعال لاروی با خمیر های سمی ( دالانهایی که دارای ترشحات هستند) استفاده از سمومی مثل پریمیفوس متیل و یا کلرپیریفوس به همراه مل یا خمیر نقاشی و ۵/۰ درصد سریش برای بهتر چسبیدن سم
استفاده از سیم های مفتولی در داخل دالان و کشتن لاروهای در دسترس که بیشتر بر روی تنه درختان گردو و یا سیب دیده میشوند که میتوانند باعث خشکی درختان مخصوصاً درختان سیب و نهال ها شوند.
استفاده از تله های فرمونی در صورت وجود فرومون مناسب و کارا که باعث جذب حشرات نر آفت شده و از جمعیت آنها در موقع جفت گیری با حشرات ماده می کاهد.
استفاده از تله های نوری که در هنگام خروج پروانه ها ی آفت که بیشتر خروج اولیه مربوط به حشرات نر می باشد ( بخاطر جثه کوچک تر ) باعث جذب آنها شده و آنها را نابود میکند که تا حدودی تا قبل از ظهور حشرات ماده و ایجاد فرومون می تواند موثر باشد.
مبارزه شیمیایی : بعلت تدریجی بودن دوره خروج حشره کامل امکان مبارزه با تمامی حشرات در دوره لاروی بعلت هزینه بالا و نتایج زیست محیطی را نداریم بلکه با استفاده از تله ها میتوان ۱ الی ۲ سمپاشی را انجام داد که آن هم بهتر است با مبارزه با دیگر آفات باغی همزمان نمود تا از مصرف بی رویه سموم شیمیائی خودداری نمود. مبارزه شیمیایی علیه لاروهای سن اول در هنگام نفوذ به زیر پوست شاخه بهترین موقع مبارزه است که بایستی با دیده بانی های زیاد بهترین زمان آن را مشخص نمود و با استفاده از سموم نفوذی قوی و با دوره کارنس بالا مبارزه را انجام داد و در ضمن بهتر است از سمومی استفاده نمود که برای مبارزه تلفیقی بهتر میباشند.
استفاده از سم اتریمفوس متیل به نسبت ۲ در هزار تلفات معادل۹۰% روی آفت وارد می کند. همچنین استفاده از خمیرهای سمی نظیر آنتی تارلو می تواند تلفات ۱۰۰ درصد روی جمعیت آفت ایجاد کند. استفاده از خمیرها به این صورت است که مقداری از خمیر را در داخل دالان فعال (که به وسیله خارج شدن فضولات شناخته می شود) نموده و سوراخ خروجی آن را با گل یا چسب باغبانی مسدود می کنند. گاز سمی حاصل از این خمیر داخل فضای خالی دالان لاروی را پر کرده و کرم خراط را می کشد. بعضی از باغداران با استفاده از سموم گازی دیگر لاروهای داخل دالانها را از بین می برند. کنترل شیمیایی در سطح وسیع از طریق سمپاشی سرشاخه ها امکانپذیر است. در این صورت باید تاریخ ظهور حداکثر لاروهای سن اول را به کمک تله های نوری و غیره مشخص کرد و سپس با استفاده از سموم مناسب درختان آلوده را سمپاشی و برای اینکه گیاه به گل بنشیند، باید نور فراوان تامین گردد و گلدان بیش از حد بزرگ انتخاب نشود.