درختان میوه دانه دار از جمله سیب، گلابی و به از مهمترین محصولات باغی ایران هستند.
هر ساله در باغات سیب و گلابی برای کنترل آفات مختلف شامل کرم سیب، پسیل گلابی، شته ها و برخی آفات دیگر، مقادیر قابل توجهی سموم شیمیایی استفاده می شود. این عمل علاوه بر افزایش هزینه های تولید، موجب آلودگی های زیست محیطی، کاهش جمعیت دشمنان طبیعی و حشرات مفید و ایجاد مقاومت در آفات میگردد.
مدیریت کنترل تلفیقی برای مهار این آفات با تاکید بر استفاده از دشمنان طبیعی است و برای استفاده از دشمنان طبیعی و حفظ و حمایت از آنها لازم است باغداران و کارشناسان اطلاعات کافی از گونه های دشمنان طبیعی و میزان کارآیی آنان داشته باشند تا با یک برنامه مدون بتوان کنترل آفات درختان میوه دانه دار را انجام داد.
شته ها از آفات مهم این درختان میوه بوده با تغذیه از شیره گیاهی و ترشح عسلک موجب ضعف و بروز اختلالات فیزیولوژیک در درختان میشوند.
در برخی از سال ها در بهار با مساعد شدن شرایط رشد جمعیت شته ها در باغات سیب و گلابی، جمعیت شته سبز سیب (Aphis pomi)، شته صابونی سیب (Dysaphis plantaginea) و شته صابونی گلابی (Dysaphis pyri) افزایش می یابد و باغداران برای مهار جمعیت شته ها اقدام به کاربرد سموم شیمیایی متعدد می کنند.
این در حالی است که گونههای متعددی از دشمنان طبیعی شته ها از جمله کفشدوزکها، مگسهای سیرفیده، بالتورهای سبز، سن های شکارگر، پشه های شکارگر و زنبورهای پارازیتویید و عنکبوت های شکارگر عمومی در زیست بوم های فوق فعال شده و موجب کاهش جمعیت شته ها می شوند. ضمنا می توان با مدیریت صحیح باغات موجب افزایش جمعیت آنها در باغات شد و جمعیت آفات را در حد تعادل و غیر خسارتزا حفظ کرد.
مگسهای سیرفید که به مگسهای گل نیز معروف هستند از مهمترین دشمنان طبیعی شتهها هستند. لارو اغلب آنها شکارگر بوده و نقش مهمی در تعادل بیولوژیک و کنترل طبیعی شتهها دارند. حشرات بالغ گرده افشان بوده و نقش موثری در باروری گیاهان مختلف برعهده داشته و پس از زنبورها به عنوان دومین گروه گرده افشان اهمیت اقتصادی بالایی دارند. این شکارگرها به علت تنوع زیاد، قدرت بالای کاهش جمعیت و میزان تغذیه، نقش کلیدی در کنترل شته های درختان میوه دانه دار دارند.
دو گونه مگس سیرفیده با نام Eupoedes corollae و Episyrphs balteatus طی فصل رشد و به ویژه در بهار در زمان اوج جمعیت شته ها به ترتیب از تراکم بالاتری نسبت به سایر گونه ها برخوردار هستند.
وجود پوشش گیاهی در زیست بوم سیب نقش بسزایی در تنوع و انبوهی مگس های سیرفید دارد. با افزایش دمای هوا و کاهش منابع شهد و گرده تنوع و تراکم مگسهای سیرفید در باغات سیب کاهش می یابد.
در تحقیق انجام شده میزان تغذیه روزانه لاروهای سنین اول، دوم و سوم مگس گونه E. corollae به ترتیب ۶/۶۸، ۲۷/۸۵ و ۵۹/۲۷ عدد شته سبز سیب بود که در این میان لاروهای سن سوم و لاروهای سن اول به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تغذیه روزانه را به خود اختصاص دادند.
هر لارو این مگس در طول مراحل سه سن لاروی توانست از ۳۹۲/۲۰ عدد شته سبز سیب تغذیه نماید که نشان دهنده پتانسیل بالای تغذیه لاروهای این مگس از شته است. لذا با توجه به پتانسیل بالای تغذیه، این گونه مگس سیرفید میتواند جایگاه مناسبی در مدیریت تلفیقی گونه های مختلف شته ها در باغات سیب داشته باشد.
.
(برگرفته از وبینار آموزشی دکتر سید حسن ملکشی عضو هیات علمی بخش تحقیقات کنترل بیولوژیک موسسه تحقیقات گیاهپزشکی به تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۰)